ماجرا
پدر و پارامو۱.jpg
پدر و پارامو۲.jpg
پدر و پارامو۱.jpg
پدر و پارامو۲.jpg

پدر و پارامو

خوان پرسیادو به درخواست مادر رو به احتضارش برای یافتن پدر خود، پدرو پارامو، راهی شهر کومالا می‌شود. کومالا، شهر عجیبِ سایه‌هاست و به نظر می‌رسد که در آن، فقط خاطرات و توهمات هستند که به زندگی ادامه می‌دهند. در خیابان‌های ویران این شهر، که زاده‌ی استبداد خانواده‌ی پارامو است، پژواک صدای ارواح زجرکشیده‌ای به گوش می‌رسد. این کتاب، شما را به سفری فراموش‌نشدنی به شهر مرگ خواهد برد.
جزو لیست برترین کتاب‌های تاریخ ادبیات به انتخاب انجمن کتاب نروژ این کتاب توسط نشر آفرینگان نیز منتشر شده است.

خوان رولفو، زاده‌ی 16 می 1917 و درگذشته‌ی 7 ژانویه 1986، نویسنده و عکاس مکزیکی بود. او از مهمترین نویسندگان آمریکای لاتین به شمار می‌رود.رولفو در آپلکوی مکزیک در خانواده‌ای زمین‌دار به دنیا آمد. حوادث انقلاب مکزیک باعث از بین رفتن زمین‌های آنها شد. او در سال های 1926 تا 1929 شاهد خشونت آمیزترین وقایع جنگ مذهبی کاتولیک بود. در سال 1923 وقتی که رولفو شش ساله بود، پدرش و دو تا از عموهایش در جنگ کاتولیکی کشته شدند و در سال 1927 مادرش را نیز از دست داد. رولفو پس از مرگ والدینش مدتی را نزد مادربزرگش در دهکده‌ی سن گابریل گذراند و در ده‌سالگی به پرورشگاه سپرده شد و چهارسال در آن جا بود. رولفو در تمام زندگی، کتاب‌خوانی سیری‌ناپذیر بود. علاقه ی او به کتاب وقتی هشت‌ساله بود به صورتی تصادفی بروز کرد، در آن‌زمان به دلیل وضعیت ناخوشایند کلیسا که منجر به شورش‌های کاتولیکی شده بود، کشیش منطقه تمام کتابخانه‌ی خود را نزد مادر‌بزرگ رولفو به امانت گذاشت و او تمام کتاب‌های آن کتابخانه را مطالعه کرد. رولفو در 16 سالگی قصد ثبت‌نام در دانشگاه گوادالاخا را داشت که به دلیل اعتصاب طولانی دانشجویان، موفق به ثبت‌نام نشد. او سپس به مکزیکوسیتی رفت و در همان‌جا ماندگار شد. رولفو در سالهای پایانی زندگی به سرطان ریه مبتلا شد و در 7 ژانویه‌ی 1986 به علت حمله‌ی قلبی درگذشت.