ماجرا
بلندی های بادگیر.jpg
بلندی های بادگیر.jpg

بلندی های بادگیر

هیثکلیف، کودکی سرراهی بود که پدر کاترین، او را به فرزندی پذیرفت. پس از مرگ آقای ارنشاو، هیثکلیف توسط برادر کاترین، هیندلی، مورد آزار و تحقیر قرار می‌گرفت، او با فکر اینکه عشقش به کاترین، کاملا یک‌طرفه است، بلندی‌های بادگیر را ترک می‌کند و سالها بعد در هیبت مردی ثروتمند و باوقار بازمی‌گردد. او با این هدف به خانه‌ی سابقش بازگشته که انتقام سختی از عاملین بدبختی‌های گذشته‌اش بگیرد.
جزو لیست برترین رمان‌های انگلیسی گاردین فیلم‌هایی بر اساس این کتاب بین سال‌های 1920 تا 2011 ساخته شده است.

امیلی برونته، در ۲۱ آوریل ۱۸۱۸ در تورنتن (برادفرد)، یورکشر، شمال انگستان، به دنیا آمد. در سال ۱۸۲۰ افراد خانواده به هاورت، در همان یورکشر، کوچ کردند و پدر خانواده، کشیش مقیم آن ناحیه شد و تا زمان مرگ، این مقام را حفظ کرد. امیلی برونته خواهر کوچکتر شارلوت برونته و خواهر بزرگتر ان برونته بود. امیلی مانند خواهرش شارلوت، در کاون بریج به مدرسه مخصوص دختران کشیش‌ها رفت. در سال ۱۸۳۸ معلم شد اما به سبب دشواری کارش آن را رها کرد. در سال ۱۸۴۲ برای یادگیری زبان فرانسه و آلمانی به بروکسل رفت و یک سال بعد به هاورت برگشت و با دو خواهرش مدرسه‌ای به راه انداخت اما شاگردی در مدرسه آ‌ ها ثبت نام نکرد. در سال ۱۸۴۶ کتاب شعرهای شارلوت، امیلی و ان برونته با اسامی مستعار کرر، الیس و اکتن بل منتشر شد. این کتاب نه فروش رفت و نه سروصدایی به پا کرد. رمان بلندی‌های بادگیر در سال ۱۸۴۷ منتشر شد، اما با استقبال فوری خوانندگان روبه رو نشد. یک سال بعد، در سال ۱۸۴۸، امیلی برونته بر اثر بیماری سل از دنیا رفت. بعد از انتشار موفقیت آمیز جین ایر اثر شارلوت برونته در تابستان ۱۸۴۷، بلندی‌های بادگیر در زمستان همان سال منتشر شد، که بعدا کارشناسان و نقادان آن را یکی از بهترین رمان‌ها در تاریخ ادبیات انگلیسی به شمار آوردند