ماجرا
آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد۱.jpg
آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد۱.jpg

آخرین روز یک محکوم و کلود ولگرد

مردی طرد شده از اجتماع و محکوم به مرگ، هر روز صبح با این فکر از خواب بیدار می‌شود که این روز ممکن است آخرین روز عمرش باشد. فقط امید به آزادی است که اندکی برایش تسلی‌بخش است و او ساعت‌هایش را با فکر کردن به زندگی سابق خود و زمان آزادی‌اش سپری می‌کند. اما با گذشت ساعت‌ها، او می‌داند که قدرت تغییر سرنوشتش را ندارد. او باید قدم در مسیری بگذارد که بسیاری قبل از او، آن را تجربه کرده‌اند؛ مسیری که به گیوتین ختم می‌شود.

ویکتور هوگو، زاده‌ی 26 فوریه 1802 و درگذشته 22 می 1885، شاعر، داستان‌نویس و نمایشنامه‌نویس فرانسوی بود. ویکتور دوران کودکی را در کشورهای گوناگونی گذراند. او مدت کوتاهی در کالج اشراف در مادرید اسپانیا درس خواند و در فرانسه تحت آموزش معلم خصوصی خود، پدر ریوییر، قرار گرفت. هوگو سرودن شعر را با ترجمه‌ی اشعار ویرژیل آغاز کرد و همراه با این اشعار، قصیده‌ای بلند در وصف سیل سرود. نخستین مجموعه اشعار او در سال 1822 و در بیست سالگی، و نخستین رمانش در سال 1826 به چاپ رسیدند.هوگو در سال 1822 با آدل فوشه، دوست دوران کودکی خود، ازدواج کرد. او به عنوان یکی از بهترین نویسندگان فرانسوی، شهرتی جهانی دارد. آثار هوگو به بسیاری از اندیشه‌های سیاسی و هنری رایج در زمان خویش اشاره کرده و بازگوکننده‌ی تاریخ معاصر فرانسه است.

180,000

تومان